معرفی وبلاگ های فیلم و سریال و اخبار فیلم



در ده سال گذشته، هرگز جای خالی بازسازی عناوین قدیمی را در هالیوود احساس نکرده‌ایم. بازسازی یا تولید دوباره (ریبوت) یک فیلم سینمایی یا سریال و حتی انیمیشن، همیشه یکی از مسئولیت‌های استودیوهای آمریکایی بوده است. ریبوت های هالیوودی و علاقه هالیوودی‌ها به اکران ریبوت عناوینی که پیش‌تر با داستان دیگری ساخته شده‌اند، حالا سرعت بیشتری از قبل دارد. فیلم‌های ترسناک دهه هشتاد میلادی، این روزها با بازیگران و فضایی تازه‌تر ابتدا ریبوت می‌شوند و سپس در لیست اکران قرار می‌گیرند.

در دهه 2010 میلادی، عناوین منحصربه‌فرد یا اورجینال سینمای آمریکا هر سال کم‌تر و کم‌تر شده‌اند. البته اگر با عدالت به سینمای یک دهه اخیر نگاه کنیم، می‌توانیم از فیلم‌های بازسازی شده راضی باشیم. فیلم‌های سینمایی‌که بازسازی می‌شوند، یک فرمول آزمایش‌شده، یک داستان محبوب و یک مسیر قبلا طی شده دارند. بنابراین ریسک زیادی برای اکران آن‌ها، گریبانگیر استودیوهای هالیوودی نمی‌شود. این فیلم‌ها چون داستانی تکراری را ارائه می‌دهند، به جز اضافه کردن لایه‌ای مدرن به ماهیت روایتشان هیچ جذابیت تازه‌ای ندارند. بنابراین پیدا کردن یک بازسازی متفاوت که به ریشه‌های خودش پایبند بوده، تقریبا غیرممکن است

ادامه مطلب

به رسم هر سال، آیفون‌های شرکت اپل در جریان رویدادی معرفی شد. امسال سه گوشی به نام‌های آیفون ۱۱، آیفون ۱۱ پرو و آیفون ۱۱ پرو مکس پا به خانواده بزرگ موبایل‌های اپل گذاشتند اما مهمترین تغییری که در این موبایل‌های تازه وارد مشاهده شد مربوط به دوربین بود. همین دلیل هم کافی بود تا طرفداران اپل دوباره برای خرید آیفو‌ن‌های جدید، مقابل فروشگاه‌های این شرکت صف بکشند تا جزو اولین کسانی باشند که این گوشی‌ها را از نزدیک لمس می‌کنند.

با سرعت خیلی زیادی آیفون‌های جدید پایشان به ایران هم باز شده و با اینکه در حال حاضر قیمت نجومی‌ای دارند اما خیلی‌ها حاضر به پرداخت هزینه بالای آن‌ها هستند. از بین این خانواده سه نفره، مسیر بزرگترین عضوشان به دفتر ما هم باز شد تا بتوانیم نگاهی به آن بیندازیم و به شما بگوییم اصلا آیا آیفون ۱۱ پرو مکس به درد گیمرهایی که عاشق تجربه بازی‌های سنگین روی موبایل هستند می‌خورد یا نه؟ 

کیفیت ساخت آیفون‌ها همیشه بالا بوده و آیفون ۱۱ پرو مکس هم از این قضیه مستثنی نیست. به محض اینکه گوشی را در دست خود می‌گیرید کاملا حس می‌کنید که آیفون ۱۱ پرو مکس یک محصول پریمیوم و به شدت خوش ساخت است و هیچ ایرادی نمی‌توان به کیفیت ساخت آن گرفت.

از نظر طراحی آیفون ۱۱ پرو مکس نسبت به نسل قبل تفاوت چندانی نکرده. برای مثال اگر این موبایل را کنار آیفون XS Max بگذارید و از جلو به نمایشگر آن‌ها نگاه کنید ممکن است به هیچ وجه تفاوتی میان آن‌ها احساس نکنید. با این حال قضیه در مورد پشت بدنه فرق می‌کند. حالا رنگ بدنه گران‌ترین آیفون فعلی مات شده و دیگر خبری از رنگ‌های براق نیست. علاوه بر این، در پشت آیفون ۱۱ پرو مکس یک دوربین سه‌گانه تعبیه شده که طراحی بحث برانگیز آن، این روزها نقل محافل مختلف است.

این سه دوربین به شکل عجیبی کنار هم قرار گرفته‌اند و طراحی آن‌ها به صورت یک پارچه با بدنه صورت نگرفته. بلکه در پشت آیفون ۱۱ پرو مکس شاهد دوربین سه‌گانه‌ای هستیم که روی یک لایه شیشه‌ای مجزا از بدنه قرار گرفته و باعث شده تا لنزها با فاصله نسبتا زیادی بیرون قاب دستگاه قرار بگیرند. این موضوع کمی ظاهر پشت آیفون ۱۱ پرو مکس را عجیب کرده و باعث شده که کاربران دوربین‌های آن را به چیزهای مختلفی تشبیه کنند.

دوربین

ادامه مطلب

با وجود این که خبر خاصی از عنوان Half-Life: Alyx در طی مراسم هفته پیش The Game Awards 2019 نبود اما تصاویر و اطلاعات جدیدی از این بازی از راهی غیر متعارف منتشر شد. از طریق کانال یوتیوبی با نام Adam Savage’s Tested، تصاویر متفاوتی از گیم‌پلی Half-Life: Alyx در سطح اینترنت پخش شده.

ادامه مطلب

فیلم‌برداران از اهمیت استفاده از یک هدست با صدای فراگیر (Surrounding Sound) آشنایی کامل دارند. اما در این بین پی‌سی گیمرها دلیل بهتر و موثرتری در استفاده از چنین هدست‌هایی با صدای فراگیر دارند: تشخیص صدای قدم‌های دشمن. هدست‌های گیمینگ با صدای فراگیر می‌توانند تفاوت چشمگیری در تجربه بازی آنلاین شما داشته باشند. بدین ترتیب که بدون نیاز به نگاه کردن به نقشه، می‌توانید جایگاه سایر بازیکنان داخل بازی را تشخیص دهید.

ادامه مطلب

طی سال‌های گذشته و از زمانی‌ که پای مایکروترنزکشن یا به عبارتی پرداخت‌های درون برنامه‌ای به بازی‌های ویدیویی باز شد، بحث و جدل‌های فراوانی در این خصوص شکل گرفته است. درواقع هر نوع پرداختی که شما داخلی یک بازی ویدیویی به منظور خرید محتوای اضافه، تجهیزات یا اسکین‌های ظاهری و یا حتی امکانات بیشتر انجام دهید در دسته مایکروترنزکشن‌ها قرار می‌گیرد.

ادامه مطلب

چند روزی بیشتر تا شروع سال ۲۰۲۰ میلادی نمانده و دنیای بازی‌های ویدیویی در دو الی سه دهه اخیر تغییرات شگرفی به خود دیده است. از گردش مالی خیره کننده این صنعت که سینما و موسیقی را هم پشت سر گذشته، بگذریم؛ حالا صدها رسانه، رومه و سایت در سراسر دنیا داریم که در زمینه بازی‌هایی ویدیویی فعالیت کرده و بازی‌ها را نقد می‌کنند. رسانه‌های بی‌شماری پیدا می‌شوند که سیستم امتیازدهی خاص خودشان را دارند. برخی مثل Digital Trends مانند بیشتر رسانه‌های سینمایی، سیستم ۵ ستاره‌ای را انتخاب کردند و از طرفی سایت‌هایی چون یوروگیمر، کوتاکو و ورج هم یا اصلا نمره‌ای به بازی‌ها نمی‌دهند یا از سیستم «پیشنهاد می‌شود»‌ و «پیشنهاد نمی‌شود» استفاده می‌کنند.

ادامه مطلب

صحنه ای از هنر دفاع از خود

در دنیایی که ابرقهرمانان بر صندوق آراء مسلط هستند و حکمت متعارف هالیوود چنین تصور می کند که مشکلی آنقدر بزرگ نیست که نمی توان آن را تسلیم کرد ، هنر دفاع از دفاع یک هدف کاملا هدفمند برای روایت است. حل و فصل خشونت درگیری و مردانگی سمی. جسی آیزنبرگ به عنوان هواپیمای بدون سرنشین دریایی کیسی را بازی می کند ، که تصمیم می گیرد بعد از اینکه یک شب در خانه به سر می برد ، کاراته را تصاحب کند. در ابتدا ، کیسی از آنچه در دوجینوی جدیدش یاد می گیرد شگفت زده می شود ، هر کلمه ای را که توسط Sensei گفته می شود درونی می کند و تکنیک های موجود در خانه را به عنوان سرگرمی های اعتماد به نفس خود تمرین می کند. اما هرچه کیسی خود را در دنیای جدید برادری و نبرد غوطه ور کند ، بیشتر به این سؤال می رود که آیا آموزه های سنسی واقعاً به نفع او یا هر کسی است.

یک کمدی عجیب و غریب و غافلگیرکننده که جالب ترین خط های خود را با مستقیم چهره ها ارائه می دهد ، هنر دفاع از دفاع هم منتقدین و هم مخاطبان عام را به طور یکسان سرگرم می کرد ، اما نتوانست تأثیر زیادی در گیشه بگذارد. شاید در یک فصل تابستان شلوغ غرق شده باشد ، یا شاید بازاریابی در انتقال تعادل بی نظیر فیلم طنز تیز ، طنز جسمی ، و تفسیر اجتماعی گزنده مؤثر نباشد. به هر دلیلی ، مخاطبان اکثراً روی هنر دفاع از خود می خوابند ، با وجود اینکه مورد انتقاد منتقدین به عنوان "کلاسیک کمدی فوری" قرار گرفت.

قلاب کره بادام زمینی
صحنه از قلاب کره بادام زمینی

در یک منظر سینمایی فریبنده و فریبنده ، تقریباً خرابکارانه احساس می کند که فیلمی به اندازه آرام ، ملایم و مهربان همانگونه که The Falcon Butter Falcon Butcon وجود دارد. با نقش اصلی شیا لاوبوف و تازه وارد Zack Gottsagen ، The Falcon Butter Falcon پیرامون زاک (گوتساژن) ، جوان مبتلا به سندرم داون ، که از خانه سالمندان فرار می کند ، در آنجا که در آن قرار دارد فرار می کند و عازم می شود تا رویای خود برای تبدیل شدن به یک کشتی گیر حرفه ای را دنبال کند. اندکی در سفر خود ، زاک مسیرهایی را با ماهیگیر پایین شانس تایلر (لاوبوف) عبور می کند که با اکراه موافقت او را همراهی می کند و چون این دو با هم به فلوریدا سفر می کنند و برای بدست آوردن زاک کار می کنند ، دوستی بعید به وجود می آورند. .

The Falcon Butter Falcon به نویسندگی و کارگردانی تایلر نیلسون و مایکل شوارتز بطور ویژه برای گوتزاژن طراحی شده بود که می خواست بازیگر شود اما می دانست که او سخت می خواهد در هالیوود بازیگری کند. با استفاده از بسیاری از تجربیات و جاه طلبی های خود Gottsagen ، روایت با الهام از هاکلبری فین ، زاک را در جلو و مرکز قرار می دهد و گوتزاگن به عنوان یک مرد برجسته می درخشد. در طول اکران تئاترش ، جمعیت زیادی جلب نکرد ، اما برای کسانی که موفق شدند آن را در صفحه نمایش بزرگ بگیرند ، هم مخاطبان و هم منتقدان قبول دارند که قلاب کره بادام زمینی ارزش سفر به تئاتر را داشت. شوارتز به فیلم / گفتگو با گوتزگن گفت: "[او] یک سرگرمی متولد است." "[ما] یک طبقه رقص ساختیم ، و زاک فقط بیرون رفت و رقصید."

جودی
صحنه از جودی

اواخر دهه 2010 با چندین فیلم بزرگ فیلم سینمایی بزرگ به دست آورد که ستارگان فعلی هالیوود تمام تلاش خود را برای پخش مجریان موسیقی افسانه ای انجام دادند ، از رامی مالک به عنوان فردی مرکوری در Bohemian Rapsody گرفته تا Taron Egerton به عنوان Elton John در Rocketman ، اما یکی از این موارد که باعث شکست بسیاری از فیلمبرداران شد ، رنه بود. تصویربرداری متعهدانه و دلسوزانه زولویگر از جوی گارلند ، دلبند سابق هالیوود در جودی سال 2019. با تمرکز بیشتر در دو سال اخیر زندگی خیلی کوتاه گارلند (وی در سال 1969 درگذشت ، در سن 47 سالگی) ، جودی کمتر به حرفه اولی و سوپر مارکت سوژه خود اهمیت می دهد تا اینکه با زنی که در تلاش برای تعادل خانواده و میراث خود است ، باشد. گرگ و میش زندگی او

اگرچه جودی بیشتر نقدهای مثبت را از منتقدان دریافت می کرد ، کسانی که عملکرد زلوگر را به ویژه به عنوان "قابل توجه" ، "باورنکردنی" و "عملکرد یک عمر" تحسین می کردند ، اما در تئاتر عمدتاً کمرنگ شد. هنوز ، برای طرفداران گارلند ، جودی یک معاینه قدرتمند و دلسوزانه از یکی از ماندگارترین ستاره های هالیوود و به یاد ماندنی ترین خوانندگان ارائه می دهد ، نشان می دهد که حتی یک بار که او شروع به پژمرده شدن از کانون توجه داشت ، هیچ کس کاملاً شبیه جودی گارلند نبود.

نور از نور
صحنه از نور از نور

وقتی به جیم گافیگان فکر می کنید ، احتمالاً ذهن شما قبل از درام های ماوراء الطبیعه به سمت طنز مبتنی بر غذا می رود ، اگر دومی اصلاً برای شما اتفاق بیفتد. اما Knoxville ، تنسی مستقر از تنسی در واقع به طور خاص برای کمدین استندآپ نوشته شده بود ، که به عنوان مردی بازی می کند که وقتی فکر می کند همسر فقیدش می تواند او را تعقیب کند ، به عنوان مردی استخدام می شود. "راه [گافیگان] فقط در مورد زندگی و کار خود و انواع مختلفی صحبت کرد ، من فقط فکر کردم" یک پیچیدگی برای او وجود دارد . که ما روی پرده ندیده بودیم ، و دیدن این جالب خواهد بود. " "گفت: نویسنده / کارگردان پل هریل ، که او همچنین کارگردانی این فیلم است. "و او همچنین از لحاظ جسمی از نوع شخصیتی است که من وقتی تازه شروع به تهیه نقشه کردم به او فکر کردم."

بازیگران نامرتب در یک فیلم آرام و حیرت انگیز پرداخته می شود که در مورد اندوه و از دست دادن بسیار بیشتر از آن است که درباره ارواح است. همچنین با مارین بازیگر می شود

ایرلند به عنوان مادری مجرد که شخصیت گفیگان برای کمک به او در یافتن تعطیلی با همسر متوفی خود استخدام می کند ، Light from Light به دلیل اجراهای دو رهبری خود ، همراه با بررسی حساس و صمیمی ایده زندگی پس از مرگ ، مورد ستایش قرار گرفته است. با این حال ، به رغم بررسی های بسیار مثبت منتقدین ، به لطف انتشار بسیار محدود و عدم تبلیغ ، نور از نور تقریباً کاملاً مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.


حتی بیشتر از خراب شدن کتابخانه ، به نظر می رسد که توضیح منطقی آنچه برای برد در رقص بازگشت به خانه رخ داد ، غیرممکن خواهد بود. حداقل با کتابخانه ، هیچ کس برای دیدن آنچه اتفاق افتاده بود وجود ندارد ، بنابراین می توان آن را به یک عمل خرابکارانه مخصوصاً خرابکارانه نسبت داد. اما کل مدرسه و اداره برای تماشای منفجر کردن سر براد به طور خودجوش ، به نظر می رسید که ظاهراً متناسب با خودش بوده است. این نوع چیزی نیست که فقط بتوان آنرا دور زد یا زیر یک فرش جارو کرد.

بنابراین داستان در مورد برد چه خواهد بود؟ حتی اگر سرنوشت او منطق و منطق داشته باشد ، به احتمال زیاد مدرسه و پلیس به هیچ وجه مشکوک نیست که وی توسط یک دختر نوجوان با ابرقدرتها به قتل رسیده است. آیا آنها ادعا می کنند که این تیراندازی یا نوع دیگری از اعمال خشونت بوده است؟ آیا آنها فرض می کنند که برد قربانی نوعی فناوری سلاح سازی شده کاملاً جدید بود که بدون ترک اثری از بین می رود؟ با این حال شخصیت های فصلهای آینده I I Ok Ok با این انتخاب برای مقابله با مرگ برد ، یک چیز مطمئناست: آنها هرگز به حقیقت شک نمی کنند.

چه اتفاقی برای خاطرات سیدنی افتاد؟
من با این وضعیت خوب نیستم

آخرین باری که استنلی را در فصل اول سریال "من خوب نیستم با او" می بینیم ، او به تازگی آگاهی را در زمین ورزشگاه بدست آورده است ، پس از تلاش او برای ایستادن در مقابل سید مقابل براد منجر به این شد که او با یک مشت تک به تک شود. شوکه شده ، استن بدن خونین و بی سر و براد را می گیرد و همکلاسی هایش با وحشت و وحشت و فرار از اطراف خود می گریزند. در هرج و مرج ، صفرهای زلالی او در دفتر خاطرات سیدنی ، که در کنار اجساد براد روی زمین رها شده بود ، جایی که برد پس از بیرون آوردن شدید جرثقیل ، آن را رها کرد.

در ابتدا به نظر می رسد که استن برای حفظ امنیت اسرار سید ممکن است به فکر بهبود خاطرات باشد. اما قبل از اینکه او بتواند از جایی که سقوط کرده است حرکت کند ، خاطرات خاطره ای با پای ثابت در حال ناپدید شدن هستند ، همانطور که یک استن مخروبه به اطراف می نگرد ، با تعجب از کجا رفته است. از آنجا که استن به وضوح این کار را نکرد ، آخرین بار دینا در حال گریه کردن بر روی محلی بود که سر برد در آنجا بود و سید از قبل مدرسه را ترک کرده بود ، هر کسی می توانست آن را بگیرد ، اگرچه می توانیم یک حدس و تعلیم داشته باشیم.

با توجه به اینکه تنها یک نفر - تاکنون - وجود دارد که با توانایی ناپدید شدن در هوای نازک معرفی شده است ، حدس ما این است که آدم گیر رمز و راز سیدنی خاطرات را گرفت ، این بدان معناست که ممکن است وقتی او را در انتهای جلسه با او روبرو کرد با او داشته باشد. سلسله. با این حال ، محل برگزاری دفتر خاطرات تا پایان فصل تأیید نمی شود ، و حتی اگر او این کار را کرد ، ما هنوز هیچ تصوری نداریم که وی قصد دارد با آن چه کند.

آیا سیدنی تبدیل به یک ابرقهرمان یا سرپرست می شود؟
من با این وضعیت خوب نیستم

چندین بار در طول فصل اول سریال "من خوب نیستم با این" ، استن از سید به عنوان یک ابرقهرمان یاد می کند. او فقط در حال رقصیدن به او می گوید: "همین مسئله را به من بسپار ،" وقتی او سعی کرد اصرار کند ، باز هم می گوید که او ابرقهرمانی نیست. به نظر می رسد که رد سید از عنوان "ابرقهرمان" در مبارزات او با هویت خودش نقش داشته باشد. او به طور مداوم آنچه را که احساس می کند سعی در چسبیدن به قالب که احساس می کند از نظر اجتماعی بیشتر باشد را رد می کند ، و به نظر می رسد که آرزوی او برای ابرقهرمانی بودن به سادگی راه دیگری نیست که می خواهد "عادی" باشد.

اما در پایان فصل ، پس از آنکه سید فردی را به قتل رساند ، باید تعجب کنیم که آیا او ممکن است در طول این مدت حق داشته باشد. سید تنها تا به حال از قدرت های خود برای از بین بردن چیزها استفاده کرده است ، و حتی جوجه تیغی برادرش را نیز کشته است. برعکس ، وقتی صحبت از اعمال قهرمانانه می شود ، رزومه سیدنی در فصل 1 بسیار کوتاه است. او تلاش می کند تا در برابر لیام بایستد ، اما به نظر نمی رسد که قدرت برای آن رویارویی ، که در نهایت به پایان می رسد منجر به ضرب و شتم او شود.

بنابراین داستان منشاء ما در «من با این خوب نیستم»: یک ابرقهرمان یا سرپرست؟ و آیا مرد دود مرموز که در پایان فصل حضور پیدا می کند ، او را بیشتر به سمت تاریک یا نور سوق می دهد؟ ما فقط می توانیم امیدوار باشیم که سرانجام فصل 2 را بدست آوریم تا دریابیم.

توصیه شده
بعدی
سنگهای نتفلیکس را که باید تماشا کنید ، کم ارزش ارزیابی کردند
من چیز خوبی هستم که در خانه زندگی می کنم
توسط برایان بون / 17 آوریل 2019 11:21 EST / بروزرسانی شده: 3 فوریه 2020 12:58 بعد از ظهر EST

ممکن است Netflix به عنوان یک پیشگام و رهبر بازار در زمینه سرگرمی جریان به نظر برسد ، اما آنچه در واقع این سرویس انجام داد ایجاد یک ماشین زمان است. هر روز ، ده ها میلیون نفر در سراسر جهان ، لپ تاپ یا تلویزیون هوشمند خود را آتش می گیرند ، Netflix را مورد حمله قرار می دهند . و به زودی ساعت ها ناپدید می شوند پس از تماشای 11 قسمت از یک سریال جدید تلویزیونی جالب و یا ساعت ها از بین می روند. در حالی که تماشای هیچ چیز زیادی از همه نیست. Netflix گزینه های زیادی را ارائه می دهد - هزاران قسمت ، فیلم ، سریال های وارداتی و فیلم های اصلی - که انتخاب چیز مناسب برای تماشای آن لحظه در آن لحظه می تواند خیلی برای مقابله با آن باشد.

مطمئناً فقط می توانید "لیست" خود را دنبال کنید یا زبانه های "تازه" یا "چه گرم" را بررسی کنید ، یا می توانید کمی عمیق تر در بایگانی نتفلیکس حفر کنید تا فیلم های واقعا برجسته و زیر راداری را پیدا کنید. بازیگران آشنا و فیلمسازان نوآور. در اینجا به برخی از بهترین ها می پردازیم

موارد دیگری را برای بار دیگر به صف خود اضافه کنید و نمی دانید چه چیزی را در Netflix تماشا کنید.

قطبی (2019)
مادس میکلسن

چه می شود اگر جان ویک یک فیلم دهه 80 بود ، منظور ما از آن خشونت آمیز تر ، نیهیلیستی ، خشونت آمیز تر و با برهنگی کاملاً غیر ضروری بود ، همه با یک زیربنای مطبوع و شوخ طبع شوک که همه چیز را تحت نفوذ خود قرار می داد و همچنین یک اکتشاف صادقانه از اثرات ذهنی یک زندگی خشن؟ این قطبی ، داستان های کثیف از تلاش یک مرد برای استراحت و تأمین مستمری اوست. Mads Mikkelsen بازیگر جذاب دانمارکی که به دلیل نقش آفرینی در نسخه تلویزیونی شیک Hannibal مشهور است ، ستاره هایی چون Duncan Vizla ، aka the Black Kaiser ، یک قاتل بسیار مؤثر است که توسط کارفرمایان عجیب و غریب شرکت های خود مجبور به بازنشستگی در 50 سالگی و لذت بردن از طلایی خود شد. سال ها. البته شرکت وی برای جلوگیری از پرداخت وجه خود قصد دارد او را از بین ببرد. از یک کابین زیبا در مونتانا ، دانکن مجبور است با برخی از حملات خشونت آمیز مقابله کند و همچنین با PTSD برخورد کند و دوستی با یک همسایه (Vanessa Hudgens) با شیاطین خود داشته باشد.

نگه دارید Dark (2018)
جفری رایت

به نظر می رسد که هر ایده ممکن برای فیلمی درباره گرگهایی که می توان ساخت ، قبلاً ساخته شده است - جک نیکلسون در گرگ یک طبقه قدیمی و متوسط ​​متوسط ​​را بازی کرده است و دو فیلم Teen Wolf وجود دارد و یک سریال MTV در مورد بسکتبال نوجوانان وجود دارد. بازی کردن سپس Kudos به جرمی Saulnier و Macon Bler ، کارگردان و فیلمنامه نویس تریلر ترسناک ، کلاستروفوبیک اتاق سبز ، که بار دیگر روی Hold the Dark (تیم تاریکی) ، گروهی مجبور می شوند ، اسطوره های باورنکردنی انسان به گرگ را بازی می کنند. محقق گرگ ، راسل (جفری رایت) عازم یک شهر کوچک در آلاسکا می شود تا به افراد محلی (به رهبری رایلی کئو) کمک کند و گرگهایی را که گمان می کنند پشت مرگ سه کودک است شکار و کشته شود. اما این شهر کوچک آن چیزی نیست که به نظر می رسد ، زیرا برخی از ساکنان گرگ هستند. گرگ گرگها حتی نمی توانند از تمایل خود برای تبدیل شدن به ماشینهای قتل ، شیک ، در سطح بعدی اطلاع نداشته باشند. یا ، می دانید ، شاید این یک دیو است. اگر شما گرگ هستید - و همچنین ماسک های گرگ خزنده و چشمه های داغ عرفانی - نگه داشتن Dark باید خیلی چیز شما باشد.

I Am I Thing Thing Though I I Love Thing Though I I Love Thing Though I I Love Thing Things I Love (I).
لوسی بایتون

یک جمله قدیمی وجود دارد که به نویسندگان توصیه می کند "آنچه را که می دانند" بنویسند ، و در "من بهترین چیزهایی هستم که در خانه زندگی می کنم" ، آیریس بلوم (پائولا پرنتیس) ظاهراً چنین کاری را انجام داد. نویسنده سابق رمان های ترسناک که اکنون تحت تأثیر زوال عقل قرار گرفته است ، به خانه ای شبح وار در شهر ماساچوست ماساچوست ، جایی که مطالبی که سالها درباره او نوشت ، به معنای واقعی کلمه باز می گشت تا به دنبال تعقیب او برود. پرستار زنده ، لیلی (روت ویلسون) نیز در آنجا حرکت می کند ، و او اولین پاسخ دهنده برای کارفرمای خود می شود ، چهره های شیک را پیدا می کند ، شکاف های در حال رشد را که ممکن است یا ممکن است قالب سیاه نباشد ، خارج از اشیاء - از درگیری های معمولی خانه خالی از سکنه شما. مسلماً خنده دار است که آیریس با نام "پولی" لیلی را صدا می کند ، قهرمان یکی از رمان هایش که فقط ممکن است مبتنی بر یک فرد واقعی و محکوم به عذاب باشد . که او همچنین در خانه ای ظاهر شیطانی می کند که لیلی حتماً باید قبل از آن ترک کند. اوضاع در این فیلم ترسناک کاملاً ناآرام ، کم تحرک و نادیده گرفته شده و به کارگردانی اسگود پرکینز . فرزند آنتونی پرکینز ، که در این فیلم سلف معنوی (عفو کلمه) ، پیشکسوت روانی ، بازی کرده است ، بدتر می شود.


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

خیاطی آسان کولر گازی ال جی و اسپلیت LG با کیفیت بالا و ارزان ترین قیمت بازار اینجا قلزم است. Brad وبلاگ روانشناسی و روابط زناشویی bestideasandtools درخواست مشاوره کنکور جيگ(به اون معنا....)